سفارش تبلیغ
صبا ویژن

2 سال بازی با عشق

لYلA

عاشقانه ترین عکس های عاشقانه و عکس نوشته های غمگین و تنهایی

 باز هنگام سحر قلمی از تکه زغالی مانده از آتش شبی سرد

میلغزد بر روی تن سرد و بی روح ورق.
و باز هم ردی از سوز دل بر روی خط های یخ زده کاغذ مینویسد
وباز قصه پر غصه تکرار ….
روزی درختی بودم تنومند و زیبا ، قدی کشیده
و شاخ و برگ تماشایی داشتم .
عاشق شدم . . . !!!!
عاشق صدای خوش هیزم شکن . . . !!!
و تن خود را بی آلایش تقدیم بوسه های درد آور
تبر او کردم و چه راحت شکستم ، بی صدا خورد شدم ،
چه دیر فهمیدم بی رحم است دل سنگ هیزم شکن
و سخت تر تبر او که سوزاند تنم را ، حالا دیگر زنده نبودم
درخت نبودم ، در چشمان سرد او فقط هیزم بودم و بس
سرنوشتم چه بود ؟
حالا که نه درخت بودم و نه سایه ای داشتم و نه ریشه ای
نه برگی و نه مهمان ناخوانده ای که بر روی دستانم بنشیند
و برای دل کوچکش آواز بخواند و بر خود بلرزد و با آهی سرد
دوباره پر باز کند و به اوج برود
و چه ناجوانمردانه تکه های خرد شده ام در شومینه
رو به چشمانش آتش گرفت و او فقط لذت برد
من در آتش میسوختم و او . . .
و حالا زغالی بیش نیستم و خطی شدم بر
خطوط یخ زده ورق تا شاید ماندگار باشم و همه بدانند
روزی درختی بودم تنومند که عشق مرا به زغالی
تبدیل کرد سیاه و دل سوخته . . .
دنیا بازی‌هایت را سرم در آوردی…
گرفتنی‌ها را گرفتی‌…
دادنی‌ها را ” ندادی “…
حسرت‌ها را کاشتی…
زخم‌ها را زدی …
دیگر بس است…
چیزی نمانده …
بگذار آسوده بخوابم …
محتاج یک خواب بی‌ بیدارم…

جــدا کننــده متـن


شAهIن

 

عاشقانه ترین عکس های عاشقانه و عکس نوشته های غمگین و تنهایی

عشق یعنی اشک توبه در قنوت

خواندنش با نام غفار الذنوب
عشق یعنی چشمها هم در رکوع
شرمگین از نام ستار العیوب
عشق یعنی سر سجود و دل سجود
ذکر یا رب یا رب از عمق وجود . . .



♥ دوشنبه 94/6/23 ساعت 7:3 عصر توسط amirali نظر